اگر انسانها بتوانند از اطرافیان خود و دیگرانی که با آنها در روابط اجتماعی شان در تماس هستند ، شناختی کامل تر داشته باشند، بی تردید خواهند توانست با آنان رابطه ای سالم تر، سنجیده تر ، ماندگارتر و رابطه ای بدون برد و باخت، بدون آزردن و آزرده شدن، بدون آسیب دیدن و آسیب زدن داشته باشند
چه بسا انسان هایی که اگر آنان را در دیدارهای نخست بشناسیم هرگز آنها را به عنوان دوست یا همکار انتخاب نمی کنیم و اگر بتوانیم هزاران سال نوری از آنان فاصله می گیریم تا به لحاظ اجتماعی و از همه مهمتر عاطفی لطمه ای نخوریم. چه بسا انسان هایی که ناگزیر از تداوم ارتباطمان با آنان هستیم و اگر آنها را بهتر بشناسیم می توانیم در ساعت های حضور در کنارشان رابطه بهتری با آنان برقرار کنیم مانند نزدیکان، خویشاوندان یا همکاران در یک محیط کاری.
مسئله شناخت ، زمانی نگران کننده می شود که به فکر بزرگترین سرمایه گذاری عاطفی زندگیمان می افتیم. اندیشه یافتن همدم و همراهی همیشگی.
برای شناخت هر انسان از چند طریق می توان اقدام کرد. اگرچه شناخت کامل از مجموع این راهها به دست می آید ، اما معمولا نمی توان به تمامی آنها اقدام کرد.
راههای اصلی برای شناخت انسان عبارتند از:
1 – شناسایی بر مبنای خصوصیات ظاهری جسم (مورفولوژی) که مشتمل بر شناسایی چهره و اندام است.
2 – شناسایی از طریق فیزیولوژی و شاخه های علم زیست شناسی مانند گروه های خونی.
3 – شناسایی بر مبنای روان شناسی، ویژگی های رفتاری و خلق و خو، شخصیت و ویژگی های کلامی.
4 – شناسایی بر مبنای آثار انسانی از قبیل خط شناسی، امضاء شناسی و بررسی نقاشی و طراحی.
بسیار مهم است که تشخیص دهیم فردی که با او صحبت می کنیم آیا از نظر روانی سالم است یا بیمار. این کار با بررسی جنبه هایی از تکلم و رفتارهای طرف مقابل انجام می گیرد.
اگر شخص احساس کند که مصاحبه کننده از ویژگی هایی چون خلوص و قدرت حل مشکلات او برخوردار است و حالتی دوستانه و غیرسلطه جویانه دارد، رابطه اطمینان بخش ایجاد می شود.
توانایی ایجاد رابطه خوب با فرد دیگر چیزی است که به دست آوردن آن به زمان زیادی نیاز دارد اما این کار با افزایش تجربه و اعتماد آسان تر می گردد.
برخورد افراد با "وقت" ، بخش مهمی از شخصیت آنان را نشان می دهد. اگر با کسی قرار ملاقات دارید و او چند دقیقه زودتر از موعد در محل حضور یابد طبیعی است. اما فردی که مضطرب باشد، ممکن است حتی نیم ساعت زودتر در محل حاضر شود ولی معمولا افراد وسواسی دقیقا راس دقیقه و ثانیه خود را به محل ملاقات می رسانند و فردی که در حضور به موقع خیلی تاخیر می کند نیز می تواند دارای اشکال باشد.
انسان سالم در برخورد با دیگران می داند و باید بداند که هر فرد برحسب موقعیت و جایگاهی که دارد به میزانی مشخص و محدود می تواند مورد اعتماد واقع شود و همان گونه که اعتماد بیش از حد و غیرضروری به افراد ، می تواند مشکل آفرین باشد . بدبینی و بی اعتمادی به دیگران نیز می تواند زندگی را فلج کند و آدمی را تحت فشارهای روانی قرار دهد.
آنان که در زندگی و دادوستدهای عاطفی شان تنها به دنبال منافع خویش اند و همواره ترازویی در پیش رویشان قرار داده اند که مبادا بیش از آنچه از دیگران دریافت می دارند به آنها ببخشایند، غافلند که اگر پروردگار عالمیان می خواست با میزان اعمال و گفتار و نیات انسانها به آنان لطف کند و آنان را مورد عنایت خود قرار دهد شاید هیچ یک از ما بندگان سزاوار موهبت ها و نعمت ها و گره گشایی های آن بی همتای مهربان نبودیم.
بعضی از افراد دارای شخصیت درونگرا هستند. ظاهری خونسرد و آرام دارند و نوعی عدم تعلق خاطر در آنان به چشم می خورد. این اشخاص عموما خود را کنترل می کنند و افکار و احساسات خود را ابراز نمی دارند و اگر قرار باشند این تیپ شخصیتی با تیپ برونگرا و گرم و اجتماعی رابطه دوستی و همکاری برقرار کند دچار مشکلات فراوانی می شود و آن دو از این همراهی با هم رنج می بینند.
گاهی افراد هنگام بیان مطالبشان مقاومت می کنند. مقاومت ، به هرگونه رفتار طرف مقابل که گفتگو را محدود کند گفته می شود. الگوی مقاومت می تواند به صورت سکوت، پرحرفی، توجیه عقلانی یا انتقال ذهنی با یکی از مراحل زندگی باشد.
دمدمی مزاج بودن در دوست داشتن دیگران یک نوع بازی است که منبع عدم ایمنی در فرد است. افرادی که به این بازی تن در می دهند هرگز برای یک احساس عمیق و پابرجا تربیت نشده اند. ایجاد روابط عمیق در انسانها می تواند امنیت خاطر به همراه بیاورد و با شناسایی بیشتر از خویش و اطمینان فراوان تر به خود ، می توان این حس امنیت را در درون خود وسعت بخشید.
در مورد پرش افکار می توانیم بگوئیم : هرچه به میدان دید فرد وارد شود توجهش را جلب نموده و فکرش را اشغال می کند و مسیر اندیشه اش را عوض می کند. پرش فکر از موضوعی به موضوع دیگر چنان سریع است که درک هرگونه معنا و مفهوم کلی از صحبت های او بسیار مشکل است.
به دلیل آن که در ملاقات اول یک سری اطلاعات لازم برای ما فراهم می شود بهتر است بین دیدار اول و دوم چند روزی فاصله باشد. مهمترین تکنیک در گفتگو برای شناسایی افراد آن است که بگذارید او هرطور که مایل است و به هر ترتیب که خود مهم تلقی می کند داستان زندگیش را شرح دهد.
گاهی افراد هنگام بیان مطالبشان مقاومت می کنند. مقاومت ، به هرگونه رفتار طرف مقابل که گفتگو را محدود کند گفته می شود. الگوی مقاومت می تواند به صورت سکوت، پرحرفی، توجیه عقلانی یا انتقال ذهنی با یکی از مراحل زندگی باشد.
یک روش مفید دیگر برای آشنا سازی طرف مقابل با هیجان های خود این است که وقتی اظهارات کلی در مورد زندگی اش بیان می کند ، از او بخواهید نمونه هایی در این زمینه بیان کند. با این کار او ناگزیر است روی آن خاطره تمرکز یا مجددا در ذهن خویش زنده کند و او هنگام زنده شدن خاطرات ناراحتی برانگیز خود عواطف همراه با آنها را نیز نشان دهد یا بخواهد هیجان های خودش را کنترل کند.
اشخاص لوده کسانی هستند که فکر می کنند با دلقک بازی می توانند توجه دیگران را به خود جلب کنند. اینها نقشی را برگزیده اند تا در پناه آن در اجتماع مشکلات خود را با فرار از واقعیت ها فراموش کنند و توجهی را که همواره می طلبیده اند و شاید از کودکی تشنه آن بوده اند و به دست نیاورده اند این گونه به دست آورند. اصولا برای بعضی ها مسخرگی ، نوعی راه فرار در مواجه با مسائل جدی روزگار است.
حال ویژگی هایی چند از افراد پرخاشگر:
در حالت استراحت، ابروهای گره کرده، شصت های درهم فرورفته و آرواره های فشرده ؛ در حال کار و فعالیت، فریادکشان و متظاهرند، همه افراد را مسخره می کنند و دست می اندازند و همیشه جواب آماده در آستین دارند. همیشه اوقات چهره ای گرفته و پر از باد نخوت دارند و در برابر هر موقعیت تازه ای لحظه ای دست از تهاجم می کشند و به بررسی اوضاع پیرامونی می پردازند.
منبع:خانه سبز