زندگینامه آقای محمد رضا یوسفی نویسنده کودک و نوجوان (بهمراه فیلم مصاحبه)
محمد رضا یوسفی، نویسنده و نظریهپرداز ادبیات کودکان و نوجوانان ایران در سال ۱۳۳۲ در همدان متولد شد.
زندگینامه خودنوشت محمدرضا یوسفی به شرح زیر است:
من «محمدرضا یوسفی» در مهر ۱۳۳۲ در همدان به دنیا آمدم و در همان شهر به تحصیل پرداختم. سال ۱۳۵۲ پس از گرفتن دیپلم ادبی به تهران آمدم و در دانشگاه تهران در رشته تاریخ مشغول به تحصیل شدم.
همزمان به همکاری با گروههای نمایشِ دانشجویی پرداختم. نحستین کتابم در ۱۳۵۷ با نام «سال تحویل شد» منتشر شد.
از سال ۱۳۶۵ به طور جدی به نویسندگی برای کودکان و نوجوانان پرداختم و تاکنون بیش از دویست و پنجاه کتاب که عمدتاً داستانیاند از من منتشر شدهاند.
من در زمینه نمایشنامه و فیلمنامهنویسی هم فعالیتهایی دارم، اما اگر بخواهم گریزی به زندگی کودکی و نوجوانیام بزنم، باید بگویم کودکی من در میان یخ و برف و سختیها و قصّهها گذشت.
تا آنجا که به یاد میآورم در آرزوی داشتن یک ماشین پلاستیکی و در شکل تکاملی آن رسیدن به یک دوچرخه سالها و سالها انتظار کشیدم و هرگز به آن نرسیدم.
البته، بخشی از این روزگار را در رمانی نوشتهام که هنوز چاپ نشده است. ولی آنچه قابلِ توضیح و به یادماندنی است، خود زندگی¬ست که سرشار از آه و یأس و امید بود. بچه پنجم خانواده بودم و پدر بسیار زحمتکشم فرصت نداشت تا زمانی کوتاه در کنار ما باشد. او از صبح تا پاسی از شب کار میکرد و همیشه او را خشمگین میدیدم تا شاد. روزگار با او نامهربان بود، بر مدار آرزوهایش نمیچرخید و چه جایی مناسبتر از چاردیواری خانه که او در آن فریاد بکشد! حتی در نمازخواندن هم خشمگین بود.
من با کودکیِ خویش احساس میکردم که آقا جان ـ به پدرم چنین میگفتیم ـ با خدا هم دعوا دارد! اگر در حق آقا جانِ خوبم، مرد کار و زحمت و تلاش ناحقّی نکرده باشم و او را شب بنامم، بیراه حرفی نزدهام؛ چون او برای من مانند شب پر از راز و رمز و پیچیدگی بود.
هیچگاه نتوانستم به دنیای ذهن او نقبی بزنم. مرا در میان خواهران و برادران، بسیار دوست داشت اما برای کار و کار و کار. انگار فرصت سخن گفتن نداشت. به همین دلیل مانند شب نامشکوف و بیگانه و رازآلود بود و دو برابر او، مادرم «مامان» بود که دنیایی سیال و شفاف و پر از قصّه و مَثل و ترانه و عشق داشت.
همهچیز را از او آموختم. حافظهای به وسعت دریاها داشت و هرگز پایان نمییافت. هرچه پدر کمحرف و درخود فرو رفته بود، او عاشق بود و به هزار زبان با ما سخن میگفت.
حتّی آن لحظههای غروب که خروارها رختِ چرکِ ما را شسته بود و دستهایش از ظلم اسپرون (چُوبک) و سردی آب و زمختی رختها تاول زده بود، روی ایوانِ خانه مینشست و قُلقُل قلیان میکشیدو برای من و بقیه قصه می¬گفت.
من گنجشکها را خیلی دوست دارم؛ شاید ریشه در همین دوران کودکی دارد که کنار مامان میخوابیدم و به صدای قُلقُل قلیان او گوش میدادم و مهربانی خورشیدوارِ چهرهاش را هرگز از یاد نمی¬برم. برای من از قصّههای بسیار سخن میگفت و گنجشکها جیکجیک میکردند.
بچههای طایفه به او «خاله سوتی» میگفتند چون هنگام نماز خواندن و به وقت تلفظ بعضی واژهها سوت میزد و من از همین صدای سوت لذت میبردم و با تسبیح گِلی او بازی میکردم.
نعمتی است کسی از کودکی، آن زمان که نمیتواند یک واژه را بنویسد، استادِ قصّه و داستان و هنر داشته باشد. من چنین بودم و مامان استادِ اول و آخر من بود و هست.
نوجوانیام نیز در کار و زحمت و سختی گذشته است. شاگرد قصّاب بودهام؛ زنجیرباف، شاگرد قهوهچی، چوپان، دورهگرد، شاگرد کفاش، شاگرد کتابفروش و دیگر شغلهایی که برای یک بچه پایینشهری ممکن است باشد، اغلب همه را انجام دادهام تا بتوانم درسی بخوانم.
آن روزها همه¬ی آینده¬ی آدمها به درس و درس خواندن گره خورده بود. فردا بدون یک مدرک، تاریک و پوچ بود. برای همین من انواع قماربازیها را کردهام. اگر فوتبال یاد گرفتم، برای شرطبندی آن بود؛ وگرنه خودش در آغاز جذابیتی برایم نداشت.
حضور و روح مادرم همیشه مانند یک معلم و ناظر مهربان بالای سرم بوده و هست. در محیط پر از فساد و بزه و بدبختی ، در زمانی که میزیستم، حضور مامان با آن اَخمِ مهربان و صدای آرام، همیشه در برابرم بود و از او کودکانه خجالت میکشیدم و به سمت کارهای ناشایست نمیرفتم.
یک بار که مرغِ مسجدِ یهودیها را دزدیدم و بعد هم لُو رفتیم، با سکوت مامان آن قدر خجالت کشیدم که زار زار گریه کردم و او هیچ حرفی نزد؛ اما من نقره داغ شدم و دیگر به طرفِ این کار نرفتم.
مامان از کودکی به ما آموخته بود که باید سخت¬جان و سختکوش باشیم و خودش در این راستا استادی بود که حرف نمیزد و در عمل همهچیز را نشان میداد.
گفتم، نوجوانیام در خطی از کار و تلاش و سختی گذشت و در جایی گفتهام که فرصتِ آن را نداشتم یا زمانه مهلت نداد تا به آرزوها، فرداها و آینده بیندیشم. همینطوری، نه قارچوار، که مانند یک شاخه گُلِ شمعدانی بر جان مامان بودیم و میروییدیم و او چه دریایی بود!»
فیلم مصاحبه با ایشان:
برخی از آثار نویسنده به زبان¬های دیگر نظیر، انگلیسی، ایتالیایی، ارمنی، روسی، چینی، کره¬ای، ترکی استامبولی، و زبان¬های دیگر چاپ شده¬اند.
محمدرضا یوسفی، نویسنده¬ایست که تا کنون بالغ بر سیصد اثر در زمینه¬های گوناگون به چاپ رسانده و جوایز و عناوین بسیاری را به دست آورده است: کاندید جایزه¬ی هانس¬کریستین¬آندرسن در سال 2000، دریافت لوح ibby در سال 1996 از هلند، و دریافت همین لوح در هندوستان به سال 1998، آثاری چون رمان«دختری متولد می¬شود»و«رنگینه¬ها»و«گواتی» و دیگر کتاب¬ها به عنوان کتب برگزیده¬ی کتابخانه¬ی مونیخ، رمان«دختر سیاره¬ی سبز» نامزد جایزه¬ی کریاما در آمریکا، میهمان ویژه¬ی کتابخانه¬ی بین¬المللی سوید و نروژ، میهمان ویژه¬ی کنگره¬ی برلین، و دیگر عناوین گوناگون جهانی. چاپ آثار به زبان¬های گوناگون جهان، نظیر انگلیسی، ایتالیایی، روسی، چینی، ارمنی، کره¬ای، و دیگر زبان¬ها، و دریافت جوایز متفاوت از شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نهادهای مردم¬بنیاد و غیره در ایران.
محمدرضا یوسفی تا کنون نزدیک به سیصد کتاب برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان نوشته و به چاپ رسانده است. او سال¬هاست که در عرصه¬ی کتاب و نمایشنامه و فیلمنامه، و نیز کتب نظری فعالیت می¬کند. آثار او مکاتب گوناگونی نظیر رئالیسم، ناتورالیسم، رمانتیسم، فانتزی و مدرن را در برمی¬گیرد. علت گوناگونی مکاتب را نویسنده در این می¬داند که اساسا او نیست که بر روند داستان سلطه دارد، بلکه اغلب روند داستان است که مسیر خلق خود را پیدا می¬کند. بر این باور هر داستانی به ضرورت حیات خود راهی را می¬یابد و در آن مسیر آفریده می¬شود.
او در همدان متولد شده، تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در شهر خود به پایان رسانده، سپس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در رشته¬ی تاریخ فارغ¬التحصیل شده است.
کتاب¬های او به اغلب زبان¬های متفاوت در جهان ترجمه شده و از آن میان می¬توان به، انگلیسی، روسی، ایتالیایی، چینی، کره¬ای، ارمنی، کرووات، ترکی، ترکی¬استامبولی، و ... اشاره کرد.
او تاکنون موفق به دریافت جوایز گوناگونی در داخل ایران و جهان شده است و برخی به عبارت زیر است:
1. کاندیدای جایزه هانس کریستین آندرسن از ایران در سال 2000 میلادی
2. دریافت لوح افتخار از IBBY از هلند در سال 1996 میلادی
3. دریافت لوح افتخار از IBBY در هندوستان به سال 1998 میلادی
4. کتاب "دره آهوان" کتاب سال مجله سروش در سال 1374
5. پلاک وِیژه شورای کتاب کودک به عنوان نویسنده برگزیده سال 1379
6. دریافت سپاسنامه جشنواره "یکی بود یکی نبود" در سال 1379 برای کتاب "مثل هزار ستاره"
7. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای کتاب "ستاره¬ای به نام غول" در سال 1375
8. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای کتاب "دختران خورشیدی" در سال 1378
9. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای "افسانه شیر سپیدیال" در سال 1377
10. دریافت لوح افتخار از دومین همایش کودک،مربی،خلاقیت در اصفهان به سال 1379
11. دریافت لوح تقدیر از مجله سلام بچه¬ها برای کتاب "دوچرخه سبز" در سال 1380
12. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای "دوچرخه سبز" در سال 1380
13. دریافت لوح تقدیر از مجله سلام بچه¬ها برای کتاب " هزار ستاره" در سال 1379
14. دریافت دیپلم افتخار از کانون پرورشی فکری کودکان در سال 1381 برای کتاب "قلمزن و راهزن "
15. کتاب "افسانه بلیناس جادوگر " کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 1379
16. دریافت دیپلم افتخار از جشنواره "زن و روستا(عذرا)" به عنوان نویسنده برگزیده در سال 1382
17. دریافت لوح ویژه به عنوان نمایشنامه برگزیده" خاله تنها، خاله با ما" از جشنواره تاتر کودک همدان 1375
18. شرکت در سمینارهای گوناگون مربوط به ادبیات کودک و نوجوان (دانشگاه بیرجند ، اصفهان، تهران)
19. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای کتابهای "نقاشی" و "گواتی" در سال 1383
20. دریافت لوح از شورای گسترش صلح برای کتاب "حسنی کجا میروی" در سال 1383
21. دریافت لوح تندیس آندرسن از شورای کتاب کودک در سال 1383
22. کتاب "دختر سیاره سبز" نامزد جایزه کریاما در آمریکا
23. کتاب "دختری متولد میشود" اثر برگزیده کتابخانه مونیخ در سال 2003 میلادی
24. رمان «وقت قصه مرا صدا کن» کتاب برگزیده انجمن ملی کتاب
25. رمان « نمکی » کتاب برگزیده کانون پرورش فکری کودکان
26. رمان «وقتی گنجشکی جیک¬جیک یاد می¬گیرد» کتاب تقدیر شده¬ی ایران در سال 1376
او تا کنون به عنوان میهمان به کشورهای گوناگون دعوت شده، که برخی شامل کشورهای زیر است:
دعوت به کتابخانه بین¬المللی سوئد
دعوت به کتابخانه نروژ
دعوت به ارمنستان به وسیله انجمن نویسندگان ارمنستان
دعوت به تاجیکستان
دعوت به آلمان برای کنگره بین¬المللی برلین
دعوت به جشنواره ادبی گلاره در کردستان عراق و...
برخی از آثار محمدرضا یوسفی:
o اگر بچّه رستم بودم/ تهران، امیرکبیر، کتابهای شکوفه، ۱۳۹۰
o اسب سفید/ مشهد، آستان قدس رضوی، به نشر، ۱۳۸۹
o بزرگی / مشهد، به نشر، ۱۳۸۹
o شازده کرگدن/ تهران، سروش، ۱۳۸۹
o گرگها گریه نمیکنند/ تهران، افق، ۱۳۸۹
o وقت قصّه من را صدا کن/ تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۸۹
o بابا برفی/ مشهد، بهنشر، ۱۳۸۸
o شهر گربهها / تهران، پیک بهار، ۱۳۸۶
o قصّه و قصّهگویی/ تهران، پیک بهار، ۱۳۸۶
o آخرین پروانهها/ تهران، شباویز، ۱۳۸۵
o خاله بالا و ننه سرما/ مشهد، بهنشر، ۱۳۸۵
o همکلاسیها/ تهران، فرهنگ گستر، کتاب سیب، ۱۳۸۴
o اناریها/ تهران، فرهنگ گستر، کتاب سیب، ۱۳۸۴
o نامههایی به آقاغوله / تهران، کتاب چرخ فلک، ۱۳۸۴
o هزار پاها/ تهران، فرهنگ گستر، کتاب سیب، ۱۳۸۴
o بچّههای خاک/ تهران، افق، ۱۳۸۴
o کلاغها/ تهران، فرهنگگستر، کتاب سیب، ۱۳۸۴
o من و ماه و ستاره/ تهران، شباویز، ۱۳۸۴
o کارگاه داستان/ تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۸۳
o آواز/ تهران، شباویز، ۱۳۸۳
o آتا سای/ تهران، شباویز، ۱۳۸۲
o اگر آدمها پروانه بودند/ تهران، کیهان، ۱۳۸۲
o گواتی/ تهران، شعله اندیشه، ۱۳۸۲
o آواز باد/ تهران، شباویز، ۱۳۸۱
o اطلسی و نرگسی/ مشهد، بهنشر، ۱۳۸۱
o بُوی باران/ تهران، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۱
o نمایشنامه مرغ قدقدی/ تهران، شباویز، ۱۳۸۱
o همه جا ستاره بود/ تهران، [بینام]، ۱۳۸۱
o دختر سیاره سبز/ تهران، شباویز، ۱۳۸۱
o شاهاز بز جادویی/ تهران، محراب قلم، ۱۳۸۰
o ننه انسی ستاره بود/ مشهد، بهنشر، ۱۳۸۰
o یوسفی که میخواستم/ تهران، پیدایش، ۱۳۸۰
o آیدا؛ دخترماه/ تهران، ویژه نشر، ۱۳۸۰
o تا خورشید راهی نیست/ مشهد، بهنشر، ۱۳۷۹
o ستاره آرزو/ تهران، نشر قو، ۱۳۷۹
o دختران خورشید/ تهران، پیدایش، ۱۳۷۷
o پسر فیروزهای/ تهران، پیدایش، ۱۳۷۶
o درس انار/ تهران، پیدایش، ۱۳۷۶
o قصه کوچ/ تهران، قلمرو، ۱۳۷۶
o یک وجب آسمان/ تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۷۶
o ستارهای به نام غول/ تهران، قدیانی، کتابهای بنفشه، ۱۳۷۵
o نخودی و بیبی همدم/ [بیجا]، نماد هنر و ادبیات، ۱۳۷۵
o هفت دختران آرزو/ تهران، سروش، ۱۳۷۵
o لالی/ تهران، نهاد هنر و ادبیات، ۱۳۷۴
o پرپرو، مرغ دریا/ تهران، انتشارات مدرسه، ۱۳۷۳
o مسافر دریا/ تهران، انتشارات مدرسه، ۱۳۷۳
o بره حنا، سم طلا/ سازمان جنگلها و مراتع کشور، ۱۳۷۳
o امید علی خان/ تهران، زلال، ۱۳۷۳
o هفتچناران/ تهران، کتابهای شکوفه، ۱۳۷۲
o تا سارا، اسبِ بالدار/ تهران، انتشارات مدرسه، ۱۳۷۲
o وقتی پرندهها پرواز کردند/ تهران، احیاء کتاب، ۱۳۷۱
o خانهای رو به آفتاب/ تهران، خانه آفتاب، ۱۳۶۹
o قفس / تهران، کتابهای شکوفه، ۱۳۶۹
o دنیا مالِ من است/ تهران، کتابهای شکوفه، ۱۳۶۹
o وقتی باران بارید/ تهران، خانه آفتاب، ۱۳۶۹
o ماه منیر/ تهران، فرهنگخانه اسفار، ۱۳۶۷
o سال تحویل شد/ تهران، شباهنگ
o مهمانی گرگها/ تهران، پیک بهار
لیست جوایز و موقعیت¬ها:
1. کاندیدای جایزه هانس کریستسن اندرسن از ایران در سال 2000 میلادی
2. دریافت لوح افتخار از IBBY از هلند در سال 1996 میلادی
3. دریافت لوح افتخار از IBBY در هندوستان به سال 1998 میلادی
4. کتاب "دره آهوان" کتاب سال مجله سروش در سال 1374
5. پلاک وِیژه شورای کتاب کودک به عنوان نویسنده برگزیده شال 1379
6. دریافت سپاسنامه جشنواره "یکی بود یکی نبود" در سال 1379 برای کتاب "مثل هزار ستاره"
7. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای کتاب "ستاره ای به نام غول" در سال 1375
8. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای کتاب "دختران خورشیدی" در سال 1378
9. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای "افسانه شیر سپید یال" در سال 1377
10. دریافت لوح افتخار از دومین همایش کودک،مربی،خلاقیت در اصفهان به سال 1379
11. دریافت لوح تقدیر از مجله سلام بچه ها برای کتاب "دوچرخه سبز" در سال 1380
12. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای "دوچرخه سبز" در سال 1380
13. دریافت لوح تقدیر از مجله سلام بچه ها برای کتاب " هزار ستاره" در سال 1379
14. دریافت دیپلم افتخار از کانون پرورشی فکری کودکان در سال 1381 برای کتاب "قلمزن و راهزن "
15. کتاب "افسانه بلیناس جادوگر " کتاب سال جمهموری اسلامی ایران در سال 1379
16. دریافت دیپلم افتخار از جشنواره "زن و روستا(عذرا)" به عوان نویسنده برگزیده در سال 1382
17. دریافت لوح ویژه به عنوان نمایشنامه برگزیده " خاله تنها، خاله با ما" از جشنواره تاتر کودک همدان 1375
18. شرکت در سمینارهای گوناگون مربوط به ادبیات کودک و نوجوان (دانشگاه بیرجند ، اصفهان، تهران)
19. دریافت لوح ویژه شورای کتاب کودک برای کتابهای "نقاشی" و "گواتی" در سال 1383
20. دریافت لوح از شورای گسترش صلح برای کتاب "حسنی کجا میروی" در سال 1383
21. دریافت لوح تندیس آندرسن از شورای کتاب کودک در سال 1383
22. کتاب "دختر سیاره سبز" نامزد جایزه کریاما در آمریکا
23. کتاب "دختری متولد میشود" اثر برگزیده کتابخانه مونیخ در سال 2003 میلادی
24. رمان «وقت قصه مرا صدا کن» کتاب برگزیده انجمن ملی کتاب
25. رمان « نمکی » کتاب برگزیده کانون پرورش فکری کودکان
26. دعوت به کتابخانه بین¬المللی سوید
27. دعوت به کتابخانه نروژ
28. دعوت به ارمنستان به وسیله انجمن نویسندگان ارمنستان
29. دعوت به تاجیکستان
30. دعوت به آلمان برای کنگره بین¬المللی برلین
31. دعوت به جشنواره ادبی کردستان عراق و...
برخی از آثار محمد رضا یوسفی در عرصه¬ی فیلم و سریال و انیمیشن:
1-فیلم سینمایی «یک وجب از آسمان» به کارگردانی وزیریان
2-فیلم سینمایی« درس انار »به کارگردانی وزیریان
3-سریال «ضرب¬المثلها» به کارگردانی شاپور قریب، فیلمنامه محمد رضا یوسفی
4فیلم بلند «پاییز عشق» به کارگردانی مجتبی حسینی فیلمنامه محمد رضا یوسفی
5-سریال انیمیشن«افسانه¬ی آرش» به کارگردانی کاویان راد، سازمان صبا ، فیلمنامه محمد رضا یوسفی
6-سینمایی انیمیشن«افسانه¬ی برزو»1 به کارگردانی میگلی، سازمان صبا ، فیلمنامه محمد رضا یوسفی
7 - سینمایی انیمیشن« افسانه¬ی برزو»2 به کارگردانی میگلی، سازمان صبا ، فیلمنامه محمد رضا یوسفی
8-مستند-داستانی «ابوریحان بیرونی» به کارگردانی میگلی، سازمان صبا، فیلمنامه محمد رضا یوسفی
9-فیلم بلند سینمایی «علفزار» به کارگردانی محمد علی طالبی«برنده¬ی برترین فیلم در جشنواره¬ی فیلم هندوستان» فیلمنامه محمد رضا یوسفی و علی طالبی
10-مدیر کارگاه فیلمنامه¬نویسی در سازمان صبا، و...
email: yousefi.wriet@gmail.com
site:yousefiwriter.ir
instagram:yousefi.writer
تهران